گذری بر مفهوم تجارت بین الملل و سازمان تجارت جهانی
گذری بر مفهوم تجارت بین الملل و سازمان تجارت جهانی
همان طور که می داید، هر روز شبکه ای از کشتی ها، کامیون ها و هواپیماها مقادیر زیادی کالا را در سراسر جهان جابجا می کنند. به طور مثال در زندگی روتین شما ممکن است که ماشین شما از کره جنوبی و تی شرت شما از بنگلادش باشد. در واقع این نشان دهنده گشترش تعاملات در تجارت بین الملل است.
مفهوم صادرات در تجارت بین الملل؛ به معنی فروش محصولات و خدمات به خارج از کشور است و واردات؛ خرید کالاها و خدمات از شرکای تجاری خارجی را نیز شامل می شود.
این کالاها ی صادراتی در دنیا معمولا اقلام تولیدی یا کالاهای کشاورزی هستند که ازهر کشورصادر می شوند.
در معنای دیگر از صادرات می توان به بخش خدمات در آن اشاره کرد که بخش پویا و رو به رشد در تجارت بین الملل است، در واقع به کلیه کالاهای نامشهود مانند تبلیغات و خدمات که از سوی تولید کننده ایجاد می شود، می گویند.
اما بهتر است بگویم که شبکه تجارت پیچیده تر از فروشندگان و خریداران در این حوزه است، چرا که معنای بین الملل از آن نشات می گیرد.
سیستم تجارت جهانی یک شبکه کاملا پیچیده است که در آن زنجیرههای تامین در طولانی مدت، امکان تهیه، مونتاژ، بستهبندی و فروش محصولات را در نقاط مختلف جهان فراهم میکنند.
می توان گفت که تلفن یا کفش شما و حتی کنسروی که برای ناهار خورده اید ممکن است در یک کشور دیگر تولید و یا فرآوری شده باشد. در واقع این کار بدین شکل است که در کشور ثالثی مونتاژ و در جای دیگر نیز بسته بندی شده است و در نهایت به شما تحویل داده خواهد شد.
تاریخچه شکل گیری مفهوم تجارت بین الملل
چرا کشورها نمی توانند گوشی، کفش یا ماهی تن خود را بسازند و مشاغل بیشتری در تجارت داخلی ایجاد کنند؟
سوال خوبی است. می توان گفت که قبل از قرن نوزدهم، اکثر کشورهای اروپایی سعی در انجام این کار داشتند.
و نظامی به اسم مرکانتیلیسم ها وجود داشت که با هدف به حداکثر رساندن صادرات، و به حداقل رساندن واردات و افزایش عرضه در یک کشور، تلاش می کردند.
بنابراین این سیستم به اعمال تعرفه ها یا مالیات های سختگیرانه بر واردات منجر شد تا نه تنها از ورود کالا به کشور جلوگیری کند، بلکه از آن سود ببرد. در واقع می توان گفت که مرکانتیلیسم موانعی را برای تجارت بین المللی ایجاد کردند.
در آن زمان، هدف کشورها تولید هر چه بیشتر کالاها توسط خودشان است، و از جمله چیزهایی که قادر به ساختن آنها نیز نبودند.
در اواخر قرن هجدهم بود که به اصطلاح اقتصاددانان کلاسیک این باورهای دیرینه را رد کردند و به این جمله روی آوردند که برای تقویت این ایده در جامعه باید با یکدیگر تجارت کند تا به دلیل مزیت های نسبی، موفق تر شوند.
این ایده بدین معنی است که کشورها روی ساختن چیزهایی که نسبتاً در آنها خوب هستند تمرکز می کنند و آن را در نتیجه به تولید می رسانند و بقیه کالاها را نیز وارد میکنند، در نهایت همه سود خود را خواهند برد.
این به عنوان تخصص شناخته می شود و زمانی که کشورها مجبور نباشند زمان و منابعی را برای تولید منسوجات یا شراب صرف کنند، فضای بیشتری برای نوآوری و ایجاد محصولات کاملاً جدید برای آنها به وجود خواهد آمد.
این اقتصاددانان کلاسیک استدلال کردند که قضاوت در مورد قدرت یک کشور بر اساس میزان هدفی که می تواند جمع آوری کند، معکوس است.
امروز کشورها و اقتصادها را بر اساس بهره وری می سنجیم و توانایی آنها برای استفاده از منابع محدود خود برای ایجاد حداکثر ارزش، بیان می داریم.
لازم به ذکر است که این معیار به عنوان تولید ناخالص داخلی شناخته می شود.
منابع انسانی، فیزیکی، فناوری و مالی هر کشور تعیین می کند که آن کشور چه چیزی را می تواند به طور کارآمد و موفق تولید کند.
کاستاریکا در صادرات آناناس و قهوه برتری دارد، در حالی که آلمان میلیون ها خودرو و کامپیوتر صادر می کند. با پذیرش این ایده های جدید، تجارت بین الملل اوج گرفت و پیشرفت روز افزونی پیدا کرد.
چگونگی شکل گیری سازمان تجارت چهانی
قابل ذکر است که اندازه گیری تولید ناخالص داخلی به جای طلا به تقویت تجارت و رشد اقتصاد کمک کرد. در عین حال، پیشرفت در فناوری و سفر، بازارهای راه دور را بسیار قابل دسترس تر نمود.
کشتیهای کانتینری عظیم، هواپیماهای باری و ارتباطات فوری ارزان، تولیدکنندگان جهان را با میلیونها مشتری جدید مرتبط میکردند و پس از جنگ جهانی دوم، سازمان ملل متحد تازهتأسیس، موافقتنامه عمومی تعرفهها و تجارت یا GATT را ایجاد شد.
این توافق به طور قابل توجهی موانع تجاری مانند تعرفه ها را کاهش داد و قوانینی را برای تعیین نحوه تجارت آزادانه کشورها ایجاد کرد.
GATT در سال 1995 به سازمان تجارت جهانی تبدیل شد و تلاش کرد موانع بیشتری را برای همگام شدن با دنیای در حال تغییر از بین ببرد.
سازمان تجارت جهانی تعریف تجارت را نه تنها شامل کالاها، بلکه خدمات، و ایجاد قوانین حاکم بر مالکیت معنوی مانند کپی رایت یا حق اختراع را بیان و آن ها را نیز گسترش داد.
WTO همچنین عرصه ای برای کشورها است که قوانین و مقررات تجارت بین المللی را چکش کنند و در صورت عدم رعایت آن قوانین نیز شکایت خود را به مرجعه مربوطه بکنند.
پس با توجه به اصل مزیت نسبی؛ اگر کشوری نتواند یک محصول با کیفیت را با قیمت مناسب بفروشد، یا فناوری جدید یک تجارت را غیررقابتی کند، موفق نخواهد شد.
ممکن است فروشگاه ها یا کارخانه ها مجبور به تعطیلی شوند و مشاغل نیزاز بین بروند. در این صورت، آن کشور باید اقتصاد خود را حول محور موضوعی تنظیم کند که بتواند در آن نسبتاً خوب و یا عالی باشد. می توان گفت که این ماهیت تجارت بین المللی است.
با این حال، برخی کشورها و صنایع متهم به زیر پا گذاشتن قوانین تجارت بین المللی هستند، و اینجاست که سازمان تجارت جهانی تلاش می کند وارد شود و این مباحث و اختلافات را حل کند.
به عنوان مثال، اتحادیه های کارگری در ایالات متحده استدلال می کنند که WTO به اندازه کافی از دستمزدهای مردم ایالات متحده در برابر کاهش ناعادلانه محافظت نمی کند.
شیوه های تجاری در چین و برخی از کشورهای در حال توسعه می گویند که قوانین سازمان تجارت جهانی شرایط منحصر به فرد آنها را در نظر نمی گیرد.
می توان گفت که سازمان تجارت جهانی در حل این مشکلات شکست خورده است. چرا که پرداختن به این قبیل از موضوعات به شدت سخت بوده، چرا که این تغییرات در قوانین نیاز به اجماع دارند.
کلام آخر
با توجه به پیشرفت کشورها وگسترش روابط تجاری در دنیای بین الملل، نیاز به سازمانی که این روابط را سامان دهی نمایید و بتواند از بروز بسیاری از مشکلات جلوگیری کند، احساس شد. و در نتیجه سازمان تجارت جهانی و مفهوم گسترده تجارت بین الملل شکل گرفت. در این مقاله گذری خواهیم داشت به چگونگی شکل گیری این نهاد و روابط پیچیده ایی که امروزه به نام تجارت بین الملل می شناسیم.
دیدگاهتان را بنویسید